۱۳ مطلب در خرداد ۱۳۹۸ ثبت شده است

همین دیگه

حوصلم سررفته فردا هندسه دارم و خیلی خوب نخوندم ولی سرم درد میکنه و حوصله ندارم

بیاین حرف بزنین هرچی که دوست دارین بگین 


پی نوشت : کابرفعال بیان فقط منم که بیست و چهارساعته انلاینم روزی یه پستم میذارم :|

  • ستوده --
  • شنبه ۴ خرداد ۹۸

سَلامُ للذین اَحَبَّهُم عبثاً


یک شب تصمیم گرفتم که سوار اتوبوس شوم و بروم 

 اول فکر میکردم که چمدان نیاز است ولی نبود یک کوله کوچک برداشتم و روی میز گذاشتم. خیره شدم به دیوار ؛ چقدر عکس، چقدر خاطره حالا کدامشان را بردارم ؟! دست هایم را قلاب کردم اولی را رد دادم دومی را نادیده گرفتم به سومی که رسیدم چشم هایم را بستم میدانستم بردنشان داغ دلم را تازه میکند بیخیال شدم جلو تر که رفتم به سیزدهمی رسیدم ، عکس دست جمعی شان بود عکاس هم من بودم لبخند میزدند و دست گردن هم انداخته بودند بغض کردم چقدر دوستشان داشتم چقدر دلتنگشان خواهم شد .سرم را تکان دادم من تصمیمم را گرفته بودم. از بین قاب ها همین از همه بهتر بود نه یاداور خاطره ی به خصوصی بود نه جزییات زیادی داشت سیزدهمی را برداشتم و گذاشتم توی کوله ام حالا سهم من از همه ی این سالها فقط یک قاب عکس بود

 یک شب تصمیم گرفتم که سوار اتوبوس شوم و بروم 

 رفتم

 دیگر برنگشتم.


+ادامه دارد

بعدا نوشت : کدومتون از کد نویسی برای قالب وبلاگ سردرمیارین که مزاحمتون شم برای کمک رسانی :(( 

  • ستوده --
  • جمعه ۳ خرداد ۹۸

وقایع اتفاقیه

غمگینم و ناامید و دست به هرکاری زدم تا حالم رو بهتر کنم نتیجه نداده سه روزه تمام سه فصل سوپر گرل رو دیدم و احساس میکنم خوب فیزیک نخوندم و اعصابم خرده 

اینستاگرام و همه گروه های تلگرام رو حذف کردم و دلتنگم احساس معتادی رو دارم که دلش برای روزهای اعتیادش تنگ شده و این حالمو بهم میزنه این وابستگی ها واقعا حالمو بهم میزنه 

و نیاز شدیدی به نامرئی شدن دارم و حتی نیاز دارم که زمان رو متوقف کنم تاحالم بهتر شه و دوباره ادامه بدم اما نه دنیا برای کسی صبر میکنه نه هیچ توانایی فرا انسانیی مبنی بر نامرئی شدن دارم و باید ادامه بدم ...


+هر زمستون که میمیریم

تو بهار باز جون میگیریم 


  • ستوده --
  • چهارشنبه ۱ خرداد ۹۸