باید بنویسم تا هیجانم تخلیه بشه 

امروز اتفاقی افتاد که مدت ها بود منتظرش بودم اما وقتی اتفاق افتاد من تمام بدنم داشت میلرزید از خجالت داشتم منفجر میشدم و دلم میخواست بلند بلند بخندم و به طور کلی هیچ کدوم از واکنش هام دست خودم نبود و خیلیییی خوشحالم که وقتی اتفاق افتاد تنها نبودم وگرنه قطعا افتضاح تاریخی به بار میومد D:


+من هیچ کاری رو پنهانی نمیتونم انجام بدم هیچ وقت کلا بلد نیستم و بشدت ادم ضایعی هستم و همیشه اولین کسایی که متوجه میشن ادم هایی ان که به من نزدیکن 

یعنی شما فقط کافیه منو بشناسین تا با کوچکترین رفتار هام متوجه بشین دارم چه گندی میزنم :)))



+الان که دارم نگاه میکنم من همه احساسات رو در ان واحد دارم غمگینم خوشحالم خجالتی ام عصبانی ام هیجان زده ام و ...