زندگی بدون اینکه آدم با دست های خالی پای علاقش و هدفش و آرمانش بایسته و ذره ذره مسیر رو خودش بسازه چه لذتی داره که ادم ها به من میگن اینجا دنیای واقعیه و تو تورویاهات زندگی نمیکنی :|

و جالب اینجاست که این حرف رو ادمهایی میزنن که هیچ لذتی از شرایط کنونیشون نمیبرن از شغلشون متنفرن و به نظرشون زندگی مضخرفه 

من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر

من عاجز از گفتن و خلق از شنیدنش


+اون تیکه از آنشرلی بود که آنه میخواست بره دانشگاه و اون خانومای خوش قلب همسایه اومدن گرین گیبلز و حرفایی زدن که آنه ته دلش احساس بدی پیدا کرده بود 

من الان همونجام :)) هرچند آنه دوستی مثل گیلبرت بلایت داشت .