+اوایل قرنطینه دوباره اینستاگرام رو نصب کردم و یک اکانت ساختم راستش رو بخواید زندگی بدون اینستاگرام خیلی راحت تر و زیبا تر بود اما دلم نمیومد تنها راه ارتباطی با بعضی از دوستانم رو از دست بدم اما بعد از این بازگشت بیشتر از قبل متوجه شدم که هیچ چیز جای وبلاگ رو نمیگیره و اینجا و آدمهای اینجا هیچ کجا پیدا نخواهند شد.

 

+نمیدونم گفتم یا نه ولی بعد از مرخص شدن بابا از بیمارستان من به طبقه ی بالای خونمون مهاجرت کردم تا درس بخونم و حالا چیزی حدود سه ماه از داشتن خونه ی نیمه مجردی من میگذره و میدونید واقعا تجربه ی محشریه تنها زندگی کردن خصوصا وقتی مسئولیت هاش باتو نباشه و فقط لذت هاش مالِ تو باشه .

 

+اوایل قرنطینه با صاد و ح رفتیم بیرون که آش بخوریم من از آش خوشم نمیاد ولی آش های صاد بی نظیرن و هنوز مزه ش زیر دندونمه .

 

+میدونید کنکوری بودن این بدی رو داره که جز درس ناامیدی و ترس و یا حتی امیدواری زیاد ماجراهای هیجان انگیزی برای گفتن نداری و از اونجایی که مهارتم تو نویسندگی هم چنان تعریفی نداره درنتیجه نمیتونم وقایع عادی رو به طور هیجان انگیزی جلوه بدم که خوندنی به نظر برسه ولی دلم میخواد این فرایند رشد رو ثبت کنم چون من واقعا هیچ شباهتی به آدم تیرماه پارسال ندارم و بی نهایت خوشحالم از این بابت.

 

+به علت مسئله ی کنکور من نتونستم تو این قرنطینه اونطور که باید و شاید خودم رو با تجربه های جدید و انجام کارهای عقب افتاده خوشحال کنم و فقط به دیدن چند تا فیلم بسنده کردم :

جنگ ستارگان ، مدرسه راک و زنان کوچک ۲۰۱۹ که باید یک بار درموردشون بنویسم .

 

 +توی اسفند ماه هدفم برای آینده تغییر کرد خیلی عجیب بود من از سال هفتم دقیقا تا خود اسفند به مدت شیش سال یک چیز رو میخواستم و یک جورهایی مطمئن بودم این خودشه ولی همیشه برام سوال بود که چرا با اینکه هدف دارم اما انگیزه و تلاش کافی نداشتم  اما اسفند ماه باعث شد که واقعیت رو بفهمم و بعد از اون  یک چیزی همواره من رو وادار میکرد که درس بخونم واقعا روزهای زیادی بود که میخواستم بیخیال شم ولی باز یک چیزی من رو پشت میزم می برد و وادارم میکرد هرچند کم هرچند جزئی یک قدم رو به جلو بردارم .

 

+میدونید وضعیت خیلی بد بود مثلا توی اسفند من تاحالا یک کلمه هم از فیزیک یک نخونده بودم و هیچی نمیدونستم هیچ ایده ای درمورد فشار انرژی و غیره نداشتم ولی الان فقط نیمی از ترمودینامیک رو نخوندم هنوز و واقعا گاهی وقتها به خاطر همین چیزها از خودم احساس رضایت میکنم.

 

+ایندفعه میخواستم راجع به یک چیزهایی غیر از خودم درس و کنکور حرف بزنم ولی نشد :)) 

سال نوتون مبارک امیدوارم نود و نه براتون پر از خوشحالی آرامش و زندگی باشه .